کاخ چرخاب برازجان، گوهر معماری خلیج فارس
دکتر نعیمه متوسلی* 
خلیج فارس، نشانه ی نام و هویت پارسی و نمایانگر اقتدار ایرانیان در گذر از هزاره های دور است. از زمانی که بشر توانست تاریخ خود را ثبت کند، نام این خلیج، همواره «پارس» بوده است و ایرانیان، گردانندگان چرخ های زندگی، سیاست، حکومت و فرهنگ آن بوده اند.
     کاخ چرخاب برازجان که بنای آن مربوط به دوره ی هخامنشیان و حکومت کوروش بزرگ است، یکی از نشانه های سیادت دریایی و زمینی ایران بر خلیج همیشه پارس است. این کاخ از معماری بی نظیر و پلان و نقشه ی منحصر به فردی برخوردار است که حتی با گذشت قرن ها، هنوز تازگی و بی رقیب بودن خود را حفظ کرده و بر تارک معماری خلیج فارس – و حتی جهان – همچون گوهری خیره کننده می درخشد.
در این پژوهش، به جغرافیای تاریخی خلیج فارس و شهر برازجان و اعتبار کاخ چرخاب در کنار خلیج فارس پرداخته شده و معماری بی نظیر این کاخ بررسی شده است. نتیجه ی این جستار، رسیدن به امر بدیهی تعلق همیشگی خلیج فارس به ایران و نیز قدرت و توانایی بی بدیل ایرانیان در هنر و فن معماری است که در کاخ چرخاب، نمود پیدا کرده است.
«هیچ دریای دیگری نیست که بیش از خلیج فارس توجه علمای معرفه الارضی، باستان شناسان و مورخان و جغرافی نویسان و سیاستمداران و جنگجویان را مشترکاً به خود معطوف ساخته باشد.» (سرافراز، 1389، ص34، به نقل از سر آرتور ویلسن)
     ایران کشور فرهنگ و تمدن و مهد هنر و بالندگی و خلیج فارس، جایگاه نمود قدرت، شوکت و عظمت اندیشه ی سیاسی، هنری، مادی و معنوی ایرانی است. تمدن خلیج فارس و مسکونی بودن آن به هزاره های بسیار دور بر می گردد و این دریا همواره در تملک ایران بوده و همیشه نام «پارس» را با خود به همراه داشته است. نشانه های باستانی و تاریخی سکونت عیلامیان، کهن ترین علائم ثبت شده در سواحل خلیج فارس است و آثار به جا مانده از دوره ی حکومت هخامنشیان در شهرها و جزایر این خلیج، بسیار خیره کننده هستند.
     شهر برازجان به عنوان یک شهر ساحلی در حاشیه ی خلیج فارس و شاهراه ارتباطی پارس جنوبی و پارس شمالی، بسیار مورد توجه کوروش بزرگ، بنیانگذار سلسله ی مقتدر هخامنشی و شاهان پس از او قرار گرفت و بنای کاخ چرخاب در این منطقه آغاز شد. کاخ چرخاب را باید به عنوان پدیده ی هنر معماری ایران و جهان شناخت و اذعان داشت که ایرانیان در فن معماری بسیار پیشرفته بودند و 2500 سال پیش به تکنولوژی ایجاد سقف یکپارچه با بتن سبک دست یافتند. این فن، هم اکنون اعجاب همگان را برانگیخته و مایه ی افتخار هر ایرانی است.
     اکنون باید دید چرا کوروش تصمیم گرفت کاخی با این مشخصات در منطقه ی چرخاب احداث کند؟ با توجه به اینکه این پادشاه بزرگ هخامنشی، اعتقادات خاص خود را داشته و به سبک خاص، حکومت می کرده، پس ایجاد چنین کاخی نمی تواند بی دلیل و صرفاً جهت تفریح ییلاقی باشد.
     شهر برازجان و منطقه ی چرخاب، در تابستان گرمای شدیدی دارد اما زمستان ملایم و بهاری این منطقه و سرسبزی آن، جایگاه مناسبی جهت ایجاد یک کاخ بسیار مجلل برای نمایان کردن قدرت دولت هخامنشی و نظارت هر چه بهتر پادشاه، بر امور سواحل مهم خلیج فارس بود.
کوروش به هدف استحکام پایه های دولت خود و سیادت زمینی و دریایی ایران بر دریای پارس، اقدام به ساخت کاخ چرخاب کرد. شیوه ی معماری این کاخ با توجه به شرایط زیستی و آب و هوایی منطقه، بسیار خاص است؛ و خود می تواند جلوه گر قدرت ابداع و ابتکار ایرانیان در 2500 سال پیش باشد.
     کاخ چرخاب در سال 1350 به دست دکتر علی اکبر سرفراز، حفاری شده و تحقیقات مفصل و متقنی در زمینه های معماری و باستان شناختی این کاخ انجام داده اند که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. با همه ی تلاش و کوشش استاد سرفراز، کاخ چرخاب و ارزش آن از زمان هخامنشیان تا کنون و نیز جایگاه آن نسبت به خلیج همیشه فارس، هنوز هم در پس پرده های غفلت و بی توجهی پنهان مانده و این اثر بزرگ تاریخی، فرهنگی و هنری در خطر نابودی کامل است. مید است که با انجام این پژوهش و پژوهش هایی از این دست، بتوان قدمی جهت معرفی بهتر این اثر باستانی بزرگ، برداشت و غبار فراموشی و رکود را  از چهره ی زیبای آن سترد.
همه ی نشانه های موجود در کاخ چرخاب برازجان و دیگرآثار باستانی یافت شده در سواحل خلیج فارس، نشانه های فرهنگ ایرانی را در خود دارند و با قدرت تمام، از نام، هویت، فرهنگ و کیان ایرانی این خلیج و آب های نیلگونش دفاع می کنند و خلیج فارس در هر طلوع خورشید، همچون گوهری خیره کننده بر پیشانی این کره ی خاکی، می درخشد.   
جغرافیای تاریخی خلیج فارس 
« خلیج فارس یا دریای پارس، آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیرهی عربستان قرار دارد... خلیج فارس، بازماندهی گودال بزرگی است که از دروان گذشتهی زمین شناختی، تحت تأثیر فشار ناشی از آتشفشانهای فلات ایران بوده است و پایداری فلات عربستان در برابر این واکنشهای تکتونیکی، سبب ایجاد و توسعهی پهنا و ژرفای آن شده است.» (مهدوی گورابی – امینی زاده، 1390: 13) 
     مطالعات زمین شناختی نشان میدهد که تقریباً پانصد سال پیش، صورت نخستین خلیج فارس در کنار دشتهای جنوبی ایران شکل گرفت و با تحولات تدریجی ساختار درونی و بیرونی زمین، به شکل امروزی خود دست یافت. دریای پارس در گذشتههای دور، بسیار وسیعتر از امروز بوده و بخش بزرگی از خشکیهای کنونی را در بر میگرفته و « تمام سرزمینهای اطراف جلگهها و دشتها و حتی ارتفاعات مجاور، از جمله بوشهر، برازجان، بهبهان، شیراز تا کوه های زاگرس و قسمت هایی از جلگهی بین النهرین را تا اواخر دوران سوم، یعنی دهه هزار سال پیش می پوشانده است.» (حمیدی، 1387: 195) 
     دریای پارس یکی از پر رونق ترین و مهمترین دریاهای چهارگانهی جهان بوده و گستردگی و اهمیت بسیاری داشته است. ارزش و اهمیت خلیج و دریای پارس، در جهان کنونی، همچنان پابرجاست اما از لحاظ جغرافیایی از وسعت آن کاسته شده است. این خلیج، بعد از خلیج مکزیک و خلیج هودسن، سومین خلیج مهم و معروف جهان است. 
     از دیدگاه اساطیری، پیشینهی خلیج فارس به زمان پیشدادیان میرسد. به اشارهی اوستا، شاهان پیشدادی ایران، با ساختن کشتی، از این پهنهی آبی وسیع و پربرکت، عبور کردند و مرزهای ایران را گسترش دادند. در بخش اساطیری شاهنامهی فردوسی، به ساختن کشتی توسط جمشید، دریانوردی و حرکت گرشاسب به سمت هندوستان با عبور از دریای مکران و نیز رفتن کیکاووس به هاماوران، اشاره شده است. 
     در دورهی تاریخی، کهنترین ساکنان خلیج فارس، عیلامیان بودند که به توجه به یافتهها و حفریات باستان شناسی، قدمت حضور آنان به هزارهی سوم قبل از میلاد میرسد. «عیلام بر بخشی از ایران اطلاق می شد که از باختر به رودخانهی دجله، از خاور به بخشی از پارس، از شمال به نزدیکی همدان و از جنوب به خلیج فارس محدود میشد و شوش بزرگ ترین شهر آن به شمار میآمد. عیلامیان از هزارهی 3 ق.م، صدها سال از دریای پاسر به عنوان راه ارتباطی و از بندر بوشهر و جزیرهی خارگ، برای حکمروایی بر کرانهها و جزایر دریای پارس و همچنین بازرگانی با هند باختری و درهی نیل، استفاده  می کردند.» (افشار، 1386: 175) 
     بعد از عیلامیان، مادها بر خلیج فارس و سواحل آن حکومت کردند و پس از انقراض حکومت مادها توسط کورش بزرگ و ایجاد حکومت مقتدر هخامنشی، خلیج فارس نیز مانند دیگر مناطق ایران، تحت سلطهی امپراتوری بزرگ هخامنشی درآمد. کورش بزرگ به اهمیت و جایگاه مهم اقتصادی، سیاسی و بین المللی خلیج فارس پی برده بود و به همین مناسبت برای آگاه کردن همسایگان و قدرت های منطقه و جهان نسبت به سیادت بی تردید ایران بر خلیج فارس، یکی از پایگاههای اساسی و مهم خود را در منطقهی چرخاب برازجان قرارداد. و این منطقه را به عنوان جایگاه مناسبی برای ساخت یکی از پدیدههای دنیای معماری، انتخاب کرد و بنای کاخ زمستانی چرخاب پایهگذاری شد.
در زمان داریوش بزرگ، نیرومندترین و بزرگ ترین ارتش دریایی جهان باستان تشکیل شد و ایرانیان، با درایت و دانش خاص خود، از طریق خلیج پارس، بر آب های جهان تسلط یافتند. داریوش بزرگ، «برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز، فرمان کندن کانالی را داد و کشتی هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه ای که در محل این کانال به دست آمده، نوشته شده است: من پارسی هستم. از پارس، مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را دادهام. از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس می آید ... . » (مهدی گورابی– امینی زاده، 1390، ص 34) 
     بعد از دوران هخامنشیان و با رسیدن اسکندر به ایران، خلیج فارس همچنان با اقتدار کامل در حاشیه ی جنوبی ایران خودنمایی می کرد و اسکندر هم به اهمیت و ارزش جهانی این دریای نیلگون پی برده بود. او یکی از سردارانش به نام «نئارخوس» را مأمور مطالعه و بررسی اوضاع سیاسی و جغرافیایی خلیج فارس کرده بود و همین مسأله بیانگر ارزش و اهمیت خلیج فارس در گذشته های دور است.
     با روی کار آمدن اشکانیان و تشکیل یک دولت متمرکز و یکپارچه، خلیج فارس و دیگر مرزهای ایران زیر نظر این دولت، به خوبی محافظت شد.  « کار بزرگ سلسله اشکانی، پاسداری از دریای پارس و بین النهرین در برابر یورش رومیان بود.  کشتی های اشکانی که در دریای پارس سیر می کردند، تا جزیرهی سیلان و هند خاوری پیش رفته و ملوانان و ناخدایان ایرانی، در این مدت، چنان استادی و چیرگی در کشتیرانی یافتند که نه تنها به پیشینیان خود، یعنی مصری ها و فنیقی ها پیشی گرفته بودند، بلکه سنن دریانوردی و دریاشناسی ایرانیان تا دوران اسلامی باقی ماند، به طوری که در روزگار خلافت اسلامی، کشتیرانان عرب و مصری را همه جا ناخدا می نامیدند.» (افشار، 1376، ص 178) 
     دوره ی ساسانیان برای خلیج فارس و ایران، یک دوره ی طلایی در تجارت جهانی است. در زمان اردشیر بابکان، بندرهای سودرسان و زیبایی در حاشیه ی خلیج فارس ساخته شد که لنگرگاه کشتی های تجاری از کشورهای چین، هند و خاور دور بودند. «در روزگار پادشاهی خسرو انوشیروان، کشتی های تجاری ایران تا بنادر چین و بندرهای جزیرهی سیلان رفت و آمد و تجارت می کردند. سراسر کرانههای شمالی و جنوبی دریای پارس، آباد و ساکنان آن سرمایه دار بودند. از آن زمان ایران در کار دریانوردی،  نام آور بود.» (همان، ص 179) 
     این مختصر، تاریخچه ی درخشانی از گذشته های دور ایران و خلیج فارس و نمایانگر ارزش و اقتدار این کهن بوم و بر است و جایگاه ایران و اعتبار شاخاب پارس در جهان را مشخص می کند و علاوه بر این، سیادت جاودانه ی ایران بر این خلیج فقط پارس را نشان می دهد. 
عناصر فرهنگ و تمدن در خلیج فارس
با آمدن آریاییان به فلات ایران و بعدها تشکیل یک دولت مقتدر به دست مادها و پارس ها، دریای جنوبی ایران نیز به نام پارسیان، خلیج پارس نامگذاری شد. ایران مهد تمدن و فرهنگ و جایگاه اندیشه های سخته و آیین های باشکوه است که به سبب ارتباط این سرزمین با کشورهای دیگر، مجموعه ای از فرهنگ ها را در خود جای داده است.
     خلیج فارس شاهراه ارتباطی ایران با دنیای خارج آن سوی آب ها بود و از طریق این راه پربرکت، کشتی های تجاری در سواحل ایران لنگر می انداختند و بالطبع مرز جنوبی ایران و حاشیه ی دریای پارس مرکز حضور خارجیان بود. رفت و آمد کشتی های تجاری سبب ایجاد یک فضای خاص تجاری، اقتصادی، سیاسی و به خصوص فرهنگی شده بود و بنابراین، خلیج فارس آمیخته ای از فرهنگ ایرانی و فرهنگ های دخیل را در خود داشت.
     بندر های خلیج فارس و دریای مکران (عمان) بر سر راه های عمدهی تجاری قدیم قرار داشت؛ یعنی «راه خشکی جادهی ابریشم در این نواحی پایان مییافت. جادهای که از کشور باستانی چین سرچشمه میگرفت و پس از پیمودن هزاران کیلومتر، از میان اقوام و طایفه های گوناگون و با باورهای جداگانه، به کرانه های خلیج فارس می رسید؛ تا از این پس مسیر دریایی اش را تا ونیز و از آنجا به سرتاسر اروپا ادامه دهد. جادهی معروف ادویه نیز از هندوستان آغاز و از راه آب به این کرانه ها و بندرها میرسید. پس از پر شدن بازارهای داخلی ایران و آسیای میانه و دور، ادویهی اضافی به اروپا و شمال آفریقا صادر میشد. طبیعی است که به همراه آن، فرهنگ هندی و آداب و رسوم آن سرزمین نیز در بین ساحل نشینان این منطقه گسترش می یافت.»(خان محمدی، 1384، ص 2)
ساکنان حاشیه ی دریای پارس، به سبب نزدیکی جسمی و روحی با دریا، به شغل ماهیگیری و مشاغل مرتبط با آن می پرداختند و به همین سبب، آب به عنوان یکی از عناصر چهارگانه ی خلقت، برایشان بسیار مقدس و باارزش بود و هر چیز مرتبط با آب نیز جنبه ی مینوی داشت. ایرانیان اولین مردمی بودند که جشن آب را بر پا می کردند و برای این نعمت بی نظیر الهی، قدردان یزدان پاک بودند.     
     «ایرانیان زرتشتی بودند و به آب و باد و خاک و آتش [چهار عنصر] احترام می گذاشتند، دریا را مقدس می شمردند و سعی و تلاش خویش را در امر دریانوردی با همهی خطرهای آن پذیرا می شدند. ایرانیان باستان، روز دهم مرداد هر سال را که مصادف با روز اول اوت است، روز دریانوردی قرار داده بودند و این روز را که در حقیقت روز آغاز آرامش آب ها و بهار دریاست، جشن می گرفتند.» (طاهری، 1388، ص38) 
     این جشن یک حرکت فرهنگی ایرانی بود و از طریق تداخل فرهنگی آن ها با مردم سرزمین های دیگر، جشن دریانوردی و آب بازی و آب پاشی، در فرهنگ دیگر ملل نیز وارد شد. ایرانیان در این روز، قایق ها و کشتی های خود را با میوههای گرمسیری مثل موز و نارگیل و نیز شاخه های درخت حرّا، تزیین می کردند و برای شکرگزاری به درگاه خداوند، به آب می زدند؛ «و پس از شکر و سپاس به درگاه اهورا مزدا که دریا را برای آن ها آفریده و رام و مسخّر آنان ساخته است، گل و گیاه و میوهها را نذر فرشتهی آب و دریا و به پیشگاه خداوند، هدیه می کردند؛ و بر آب های بیکران پارس که به اعتقاد ایرانیان شامل دریاهای سرخ، فارس، مکران، هند و چین می شد، میریختند؛ به شادی میپرداختند و پس از یک روز شادمانی به بنادر و سواحل و جزایر محل سکونت خود باز می گشتند.»(نوربخش، 1382، ص 31)
علاوه بر عناصر فرهنگی موجود در خلیج فارس، آثار باستانی بازمانده در سواحل و شهرهای این خلیج، همه نشان دهنده- ی هویت ایرانی آن است. کشور ما، در زمان هخامنشیان به دو بخش مهم پارس شمالی و پارس جنوبی تقسیم می شد که هر کدام به نوعی در اقتدار و تسلط حکومت بر سرزمین وسیع ایران دخیل بودند.
     حفریات و دست آوردهای باستان شناسی در مناطق مختلف پارس جنوبی – که سواحل و شهرهای حاشیه ی خلیج فارس مهم ترین بخش های آن هستند – همگی سند مهم و معتبری بر ارزش و جایگاه خاص این منطقه در ایران باستان و به خصوص دوره ی هخامنشیان، هستند.
     ایران طولانی ترین مرز آبی را با خلیج فارس دارد و این مرز، قلب تپنده ی جنوب این سرزمین کهن است وبی شک در هر دوره ای، حکومت های مختلف، برای حفظ و سیادت آن تلاش هایی کرده اند که امروزه آثار بازمانده از این تلاش ها را می بینیم. 
     یکی از اقدامات مهم ایرانیان در دوران طلایی آغاز حکومت هخامنشیان، یعنی پادشاهی کوروش بزرگ، ساخت یک کاخ بی نظیر و بسیار مهندسی ساز، با مطالعات خاص جغرافیایی، سیاسی، معماری و زیبایی شناختی، در حاشیه ی خلیج فارس و در شهر ساحلی «تا او که» یا «برازجان» امروزی بود. این کاخ از بهترین شواهد برای توجیه اهمیت خلیج فارس و نمودی از توجه کوروش بزرگ به این خلیج زیبا و مهم است. 
گذار برازجان از گدار هزارهها 
«برازجان سرزمینی است جلگهای که اراضی جهتهای شمال، جنوب و مشرق آن با خاکی حاصلخیز و سفرههای آب زیر زمینی کافی در سطحی وسیع و هموار بنیاد یافته، اندک مساحتی از این اراضی در مغرب و جنوب غربی که به طرف خلیج فارس امتداد دارد، به علت نزدیگ شدن به دریا رفتهرفته شرایط کشت و زرع مفید را از دست داده است ... زمینهای برازجان، عمدتاً از دامنهی کوهستان گیسکان، که دنبالهی سلسله جبال زاگرس است و در مشرق شهر همچون حصاری محکم و استوار قد بر افراشته، با شیبی ملایم به طرف مغرب و جنوب غربی آغاز میشود و با آرامشی نسبی، تا دهانهی خلیج فارس گسترش مییابد.» (اتابک زاده، 1373: 28) 
     با توجه به آثار کشف شده در ایران و عربستان و در میان شنهای سواحل خیلج فارس- که در میان آنها استخوان های ماموتها هم دیده شده – میتوان به این نتیجه رسید که تمام نواحی مجاور خلیج فارس در عصر یخ، مسکونی بوده است. در اواخر دورهی «پلوویال» یعنی حدود هفت هزار سال قبل، اقوامی از آسیای مرکزی به فلات ایران و اراضی بین النهرین و سواحل خلیج فارس مهاجرت کردند. از این تمدن، آثاری مانند ظروف گلی و اسلحه به دست آمده که همه نشانگر قدمت زمانی آنها نسبت به دیگر ساکنان خلیج فارس است.
به سبب این که سواحل خلیج فارس و منطقهی برازجان – که در گذشتههای بسیار دور، فاصلهی چندانی تا دریا نداشته – محل مناسبی برای رشد درخت نخل بوده و هست و درخت نخل یکی از عوامل وجود تمدن انسانی است – زیرا روش کاشت و نحوهی عمل آوری آن نیاز به آگاهی و آشنایی با علم کشاورزی دارد- و با توجه به نقوش مربوط به این درخت که بر کتیبهها به جا مانده، میتوان به این نتیجه رسید که ساکنان اولیهی سواحل خلیج فارس و شهر برازجان، از روش کاشت و ارائهی محصول این درخت پر برکت آگاهی داشته و بنابراین انسانهایی کاملاً متمدن بودهاند. 
     در این دوره از تاریخ خلیج فارس و به خصوص شهر برازجان، چندان روشن و واضح نیست و در واقع جنبهی تاریخی دقیق این منطقه، به دورهی حکومت عیلامیها می رسد. زیرا عیلامیها «اقوامی بودهاند که قبل از شروع تاریخ، در دشتهای جنوب غربی ایران، از حوالی شوش تا نزدیکی بوشهر سکونت داشتهاند.» (همان، ص32) 
     عیلامیها نخستین قومی بودند که در خاک ایران، دولت تشکیل دادند و توانستند کشوری مستقل تأسیس کنند که مرزهای سیاسی و جغرافیایی آن از گوشهی شمال غربی و ارمنستان تا نواحی شرقی خلیج فارس را شامل میشد. تشکیل دولت عیلامیان به قرن اول هزارهی سوم پیش از میلاد می رسد و بنابراین اولین دولت مقتدر و سازمان یافتهی حاکم بر خلیج فارس و نواحی اطراف آن، دولت عیلامی ها بود. 
     «در این عهد، سراسر خطهی جنوبی و غربی ایران تحت توجه و نفوذ عیلامیها قرار داشت و مسلماً سیاست دولت نیز معطوف همین مناطق بوده است؛ که کشف آثار باستانی متعدد از عیلامیها در منطقهی دشتستان و استان بوشهر این موضوع را قوت بیشتری میبخشد ... و با نشانههای به دست آمده در قلعهی ریشهر و اطراف برازجان، خصوصاً جنوب شرقی نخلستانها، حضور تمدن و تأثیرات فرهنگ عیلامی در آن مقطع تاریخی ملموس و اشیاء به دست آمده در « تَل مُر» مؤید هویت تاریخی منطقه میباشد.» (همان، ص34) 
     بعد از عیلامیها، مقتدرترین دولتی که بر خلیج فارس حکمفرمایی کرد و شهر برازجان را به عنوان منطقهای مهم و مناسب جهت مرکزیت فصلی حکومت خود قرار داد، دولت هخامنشی بود. «کوروش بزرگ به سال 558 ق.م، به سلطنت پارس رسید و طی 30 سال، یکی از بزرگ ترین سلسلههای پادشاهی جهان را پایه نهاد.» (افشار، 1376: 176)

سنگ های تراشیده شده در گیسکان و آماده ی حمل به چرخاب
«هخامنشیها جانشین آشوریها، بابلیها، لیدیها و مادها شدند و پس از تسخیر ممالک مزبور و گرفتن کشورهای دیگر، شاهنشاهی عظیمی تشکیل دادند که تا آنگاه در جهان سابقه نداشت. حدود کشور پهناور ایران در آن روزگار از طرف مشرق، کوههای پارامیزاد و رود سند، از جانب شمال، رود سیحون و دریای خزر و دریای سیاه و کوه قفقاز و از سمت جنوب، دریای عمان و خلیج فارس بود.» (قدیانی، 1384 : 22) 
     پایتخت دولت مقتدر هخامنشی که کوروش بنیانگذار آن بود، در ابتدا شهر پاسارگاد بود؛ و به سبب نزدیکی خلیج فارس به پایتخت، کوروش و دیگر شاهان هخامنشی، توجه و نگرش خاصی به این پهنهی آبی مهم داشتند و تسلط بر آن را به جهت حراست از کیان خود، ضروری می دانستند. 
     آشوریان، بابلیها و اکدیها، عنوان «دریای سیاه» را به خلیج فارس داده بودند و در کتیبهی منشور کوروش بزرگ نیز، فرمانفرمای پارسیان، همین نام را برای دریای جنوبی سرزمین پارس، عنوان کرده است: «منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل ...، به فرمان مردوک، همهی شاهان پیش اورنگ پادشاهی نشستند. همهی پادشاهان، از دریای بالا تا دریای پایین، همهی مردم سرزمین های دوردست، از چهار گوشهی جهان، ... در بابل به پایم بوسه زدند.» (طیوری، اشرف، ابوییه، 1388 : 651) 
     ایرانیان به سبب آشنایی با ارزشهای بی مانند دریای پارس، همواره میکوشیدند تا سیادت و قدرت دریایی خود را در سواحل این خلیج، حفظ کنند و به طور کامل از توانمندیهای محیطی و سیاسی این منطقه بهره ببرند. کوروش بعد از نشستن بر تخت مقتدرترین و مهمترین امپراتوری ایران و جهان در زمان خود، بزرگ ترین پایگاه دریایی را در بحرین تأسیس کرد و به این ترتیب ایرانیان نخستین نیروی دریایی قدرتمند را در خلیج فارس ایجاد کردند. ارتشی که بعدها در زمان داریوش بزرگ، به طور بسیار منسجم و حساب شده عمل میکرد. 
کاخ چرخاب و جایگاه آن در ایران دورهی هخامنشی 
کوروش برای نظارت بهتر بر منطقهی خلیج فارس و سواحل مهم آن، نیاز به اقامتگاه اختصاصی مناسبی داشت و به همین منظور، منطقهی چرخاب برازجان – که موقعیت و جایگاه طبیعی و آب و هوایی کاملاً مناسبی داشت – انتخاب شد. نام قدیم شهر برازجان در دورهی هخامنشیان، «ته اوکه» یا «تااوکه» بوده و نسبت به خلیج فارس، موقعیت یک شهر ساحلی را داشته است. 
     «بنا به روایت هرودت، شاهراهی بزرگ، سه پایتخت باستانی ایران (شوش، هگمتانه و تخت جمشید) را به هم مرتبط میکرد. در آن زمان، دو جادهی مهم به سواحل خلیج فارس ختم میشد. یکی راهی که در اویل عهد تاریخ، شوش را به لیان وصل می کرد که از بیشتر بنادر حاشیهی خلیج فارس عبور می نمود و پس از رسیدن به برازجان، با طی مسافتی کوتاه، به لیان ختم میشد. راهی دیگر از پاسارگاد و یا تخت جمشید آغاز میگشت که به نام راه جنوبی معروف بود و از طریف فیروزآباد و فراشبند و گذشتن از کوه های تنگ ارم و گیسکان به برازجان میرسید و یا به طریقی مستقیم، از تنگ بوش گذشته و به سیراف راه مییافت.» (اتابک زاده، 1373 : 58) 
     با توجه به چنین شواهدی، نمیتوان اهمیت شهر برازجان و جایگاه مهم و اساسی کاخ چرخاب در زمان هخامنشیان را نادیده گرفت؛ زیرا برازجان مدخل طبیعی راههایی بود که از نواحی شمال، شرق و غرب کشور به خلیج فارس منتهی میشدند و در واقع موقعیتی بسیار مهمتر و فراتر از یک شهر ایستگاهی داشته است. 
     «برای کوروش شخصیت موحد، محبوب و قابل احترام، در چرخاب برازجان، کاخی ساختهاند که اگر ناتمام رها نمیشد، از نظر ظرافت و مهارتهای هنری، به مراتب با شکوهتر، عالیتر و زیباتر از پاسارگاد و حتی تخت جمشید بود. این کاخ در یک کیلومتری جنوب شهر برازجان و در حدود پانصد متری جادهی آسفالته برازجان- بوشهر قرار گرفته است. اطراف آن را مزارع توتون کاری و نخلستانهای قدیمی احاطه نموده و بدون شک در زمان خود تا دریا فاصلهی زیادی نداشته و به عنوان یک قصر ساحلی در حاشیهی خلیج فارس، به صورت یک پایگاه جالب توجه و با عظمت بوده است. این کاخ در نوع خود بی نظیر و از جمله بناهای تاریخی و مفاخر ملی است که الگوی پیشرفت معماری و حجاری هخامنشیان را در بدو تشکیل امپراتوری، پس از پاسارگاد که به امر کوروش کبیر ساخته و پرداخته شده، نمایان می کند.» (سرفراز- تیموری، 1388 : 47) 
     منطقهی چرخاب که در غرب برازجان واقع شده بود و فاصلهی کوتاه 30 کیلومتری تا دریای پارس داشت، از بهترین وضعیت جغرافیایی، استراتژیکی و آب و هوایی برخوردار بود. ساخت چنین کاخ معتبر و بزرگی با معماری خاص، میتوانست عظمت و اهمیت امپراتوری هخامنشیان را به چشم ناخدایان و تاجران خارجی بیاورد و علاوه بر این، کلیهی رفت و آمدهای کشتیها و لنجهای باری زیر نظر پادشاه بود. بنای این کاخ بزرگ و بی نظیر، دلیل و سند محکم دیگری بر سیادت دریایی و مالکیت ایران بر خلیج فارس و سواحل آن است.

تالار مرکزی و ایوان کاخ
طراحی و بنای کاخ چرخاب و معماری منحصر به فردش «علاوه بر امتیازات یک کاخ ییلاقی، از نظر استراتژیکی و سوق الجیشی که در سواحل خلیج فارس ساخته شده، اهمیت موقعیت استاتیک و زیبایی محل را کاملاً نشان میدهد. بر پا داشتن چنین کاخی مشرف به دریا، خالی از برنامهی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نبوده است. از طرفی به عنوان اولین راه تجاری دریایی و صید ماهی و مروارید، موقعیت و شرایط خاص طبیعی خود را همچنان تاکنون حفظ نموده است.» (سرفراز، 1389 :35) 
     اطراف شمال شرق منطقهی چرخاب و کاخ زمستانی کوروش، ارتفاعات معروف به گیسکان وجود داشته و در بخش شمالی آن، رودخانهی فصلی «آردو» یا «آردی» در جریان بوده است. به سبب موقعیت آب و هوایی منطقه در زمستان و وجود رودخانهی آردو، کار کشاورزی به طور دیمی و آبی، به سهولت انجام میشد و در نتیجه منطقهی چرخاب، مکانی سرسبز و خرم با تپههای مسکونی و نخلستانهای بسیار و پر برکت بوده است. وجود تپهی باستانی «تَل مُر» که یادگار اقتدار عیلامیان بود و مانند یک جایگاه دیدبانی مناسب بر سر راه برازجان به خلیج فارس قرار داشت، موقعیت مناسب کاخ را بیشتر نشان   می دهد. کوروش بزرگ دستور ساخت کاخی را داده بود که بتواند بر فراز بام آن، طلوع و غروب زیبای خورشید گرم و زندگی بخش خلیج فارس را به نظاره بنشیند. 
     مهندسین و معماران، ساخت یکی از بناهای مهم دورهی هخامنشی و بلکه سراسر تاریخ را آغاز کردند؛ اما با مرگ نابهنگام کوروش بزرگ، پروژهی کاخ ناتمام ماند. اگر بنای این کاخ تمام میشد و به بهرهبرداری میرسید، با توجه به شواهد و مدارک موجود، از جمله کاخهای مورد علاقهی شاه بزرگ هخامنشی بود و علاوه بر استفادهی استقراری، از جایگاه سیاسی بسیار بالایی نیز برخوردار میشد. 
     هرچند بنای کاخ، ناتمام مانده اما همین میزان اندک نیز میتواند بیانگر عظمت و شکوه معماری در زمان هخامنشیان باشد. هنری که با گذشت 2500 سال، همچنان تازه و پویاست و هرگز گرد رکود و کهنگی بر آن ننشسته و اقتدار ایران را به نمایش میگذارد. «پایتخت کوروش در پاسارگاد، شاهکار معماری و نماینگر یکی از اقدامات وی در پیشرفت هنر معماری محلی است.» (همان) و کاخ چرخاب، همان هنر را در حاشیه خلیج فارس تجلی میکند. 
     نقشهی این کاخ، کاملاً منحصر به فرد است؛ یعنی هیچگونه پیروی از ساختمان ها و کاخ های قبل از خود نکرده و کاملاً نشان دهندهی ابتکار و خلاقیت معماران و طراحان و فرمانروای بزرگ پارسیان، کوروش بزرگ است. پیدایش این کاخ، علاوه بر استحکام سیادت دریایی ایران و تجلی هنر و معماری در دورهی هخامنشی، بیانگر علاقه و عشق همهی کارگران و هنرمندان سازندهی آن نسبت به کوروش بزرگ است. زیرا ظرافت کار آن ها، از نوعی طرب و شادی عاشقانه حکایت میکند «که در حال فعالیت کاری، از یک نوع شوق و ذوق و درونی و حتی اعتقادی برخوردار بودهاند که اگر این کاخ، با مرگ بانی و سازندهی آن – کوروش بزرگ – ناقص و ناتمام نمیماند، قدرت و توان نیروی زایدالوصف و چشمگیر آن، هزاران سال مورد گفتگو، جر و بحث، بررسی و مطالعه واقع میشد.» (همان، صص 37 و 36) بنابراین اگر تخت جمشید را شهر داریوش مینامند پس چرخاب را میتوان شهر کوروش نامید. 
معماری بی نظیر و خاص کاخ چرخاب 
یکی از زیباترین و باشکوه ترین دوره های تاریخ ایران، دوران طلایی حکومت هخامنشیان به خصوص سال های سلطنت کوروش بزرگ است. کشف سه نمونه از بناهای مربوط به دوره ی زمانی حکومت هخامنشیان در اطراف شهر برازجان، بیانگر توجه شاهان مقتدر این سلسله به موقعیت جغرافیایی و سیاسی و اهمیت این شهر است و با پرداختن به سبک معماری، زمان و انگیزه ی ساخت هر کدام از این کاخ ها و منزلت سیاسی صاحبان آن ها می توان به ارزش و جایگاه هر بنا پی برد.
     بنای کاخ چرخاب که به عنوان یک قرارگاه فصلی و یک کاخ بسیار مهم، بر سر شاهراه و محل اتصال راه های شمالی، شرقی و غربی کشور به خلیج فارس قرار داشت، به دستور کوروش بزرگ آغاز شد. با توجه به شباهت هایی که این کاخ با پاسارگاد و دیگر کاخ های ساخته شده در سال های آغازین حکومت هخامنشیان دارد، می توان گفت که احتمالاً توسط همان معمارانی احداث شده که پاسارگاد را ساخته اند. 
     «هنرشناسان و متخصصان تاریخ هنر، مهارت هنرمندان دربار هخامنشیان- که در مصنوعات کم نظیر خود ترکیبی عالی و استثنایی از هماهنگی و تناسب عناصر گوناگون به اجرا گذاشته اند- را مورد ستایش قرار داده اند.» ( گیرشمن، 1371:130) متأسفانه تنها تاریخ مکتوب و مورد استناد که از دوره ی سلطنت هخامنشیان باقی مانده، تاریخ هایی است که به دست یونانیان نوشته شده و عده ای از آنان، مغرضانه به ایرانیان و حکومتشان نگریسته اند. با استناد به گفته ی مورخان یونانی، دربار هخامنشیان در یک شهر ثابت نبوده و به همین سبب، در مناطق مختلف، کاخ های متعددی بنا می کردند.

استفاده از سرامیک در کف سالن کاخ چرخاب
در مورد کوروش بزرگ باید گفت که « وی مدت هفت ماه از سال را در بابل و بهار را در شوش و تابستان را در شهر اکباتان به سر می برد... وی دارای مقرهایی بوده که در هنگام مسافرت، به عنوان کاخ اختصاصی و تشریفاتی مورد استفاده قرار می گرفته است که می توان راه سارد- شوش، به طول 1200 مایل جاده سازی را از مهمترین راه ارتباطی این زمان دانست. نوشته اند از شوش تا همدان سنگ فرش بوده و 110 توقفگاه داشته است و بدون شک از جمله کاخ های مورد علاقه ی این حکمران دوره ی تاریخی ایران که علاوه بر استفاده ی استقراری، جایگاه سیاسی و اهمیت چشمگیری پیدا می کرده، همین کاخ ناقص و ناتمام چرخاب برازجان در حاشیه ی خلیج فارس است که هرگز مورد استفاده قرار نگرفته است.» ( سرفراز، 1389:35) 
     سال 1350 به دنبال حفاری کانالی که باید از جنوب غربی شهر برازجان عبور می کرد، قطعه سنگ بزرگی کشف شد که  پروژه ی حفاری را متوقف کرد. « اداره ی کل پژوهش های باستان شناسی ایران به دکتر علی اکبر سرفراز- که در آن زمان سرپرستی هیئت باستان شناسان ایرانی در حفریات شهر بیشاپور را بر عهده داشت- ماموریت داد تا محل کشف این اثر را مورد کاوش قرار دهد. بنابر این، عملیات باستان شناسانه در این محوطه ی باستانی آغاز و در پایان یک فصل کاوش، فرم اصلی و اسکلت تالاری ستون دار نمایان گردید.» ( کریمیان- سرفراز- ابراهیمی، 1389: 46) 
     عملیات حفاری باستان شناسی مذکور، مدتی راکد ماند و این وقفه ی طولانی سبب شد که سیلاب، این محوطه ی کم نظیر باستانی را بپوشاند و پایه ستون های کاخ، زیر املاح و رسوبات فرو رفتند. بالاخره در سال 1380، بار دیگر این منطقه ی مهم باستانی، مورد کاوش قرار گرفت و سرانجام، تالار ستون دار قبلی و آثار بسیار با ارزش دیگری از دل خاک کشف شد. 
     در پی حفریات باستان شناسی این منطقه، می توان با تأکید گفت که بنای کاخ چرخاب به دلایلی- که شاید مهم ترین  آن ها مرگ بانی آن باشد- متوقف شده و بعد از آن به دست شاهان دیگر، به ساخت آن اقدام نشده است. هر چند بقایای  سازه های آجری که در قسمت شمالی کاخ به دست آمده و یا سفال های مختصری مربوط به دوره ی ساسانی که در لایه های بالاتر کشف شده، احتمال استفاده ی کاخ و آن منطقه در دوره های بعد را تقویت می کرد، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی  منطقه ی چرخاب و عبور رودخانه ی فصلی« آردو» از شمال کاخ و قدرت طغیان این رودخانه، می توان چنین تصور کرد که سیلاب، بقایای سفالی مربوط به عصر ساسانی را به محوطه ی کاخ چرخاب منتقل کرده است. معماری خاص این کاخ کم نظیر، از دو منظور قابل بررسی است: ویژگی های سازه ای و معماری، ویژگی های فرهنگی. 
1- ویژگی های سازه ای و معماری 
بنای کاخ چرخاب، یک تالار مرکزی متسطیل شکل ستون دار است که یک ایوان جانبی ستون دار نیز در قسمت شرقی آن احداث شده است. ابعاد این بنا 35×45 متر است و در مجموع 1575 متر وسعت دارد. مصالح اصلی این بنا سنگ است که معادن آن در کوه گیسکان و منطقه ی صعب العبور «تنگ گیر» قرار دارد و هنوز سنگ های تراش خورده و آماده جهت حمل به کاخ، به چشم می خورد. 
     «فضای تالار مرکزی با بقایای 12 پایه ستون سنگی قطور، که در دو ردیف شش تایی و در فواصل 160 سانتی متری از هم جای گرفته اند، فرم یافته است. در شرایط حاضر از ستون های این تالار، خبری نیست و تنها پایه ستون های آن، که به شکل پلکانی و از سه قطعه سنگ مکعبی به رنگ سیاه و سفید فرم یافته، موجود است. این سنگ ها بسیار صاف و صیقلی و بدون هیچ گونه ملاط و مصالح اتصال دهنده بر روی هم جای گرفته اند. بدین منظور، قسمت مرکزی دو سنگ پایه را زبره تراش کرده و لبه های آن ها را چنان صیقلی نموده اند که در نقطه ی اتصال به صورت سنگی یکپارچه با دو رنگ سیاه و سفید به نظر می رسد. بر روی این سه سنگ است که شالی ستون مدوری از سنگ سیاه به شعاع 37 سانتی متر، قرار گرفته است. گذشته از پلان، ابعاد پایه ستون ها، نحوه ی وصّالی، چیدمان و نیز ظرافت در تراش، آن ها را با پایه ستون های کاخ کوروش در پاسارگاد قابل مقایسه ساخته است.» ( همان، ص 47)

نمونه هایی ازقطعات پیش ساخته ی ناخنی شکل ودندان و اجزای بدن حیوانات در کاخ چرخاب
مشابه این پایه ستون ها در کاخ آپادانای تخت جمشید و کاخ شوش نیز وجود دارد ولی اختلاف رنگ سیاه و سفید در پایه ستون ها، فقط خاص کاخ چرخاب و کاخ پاسارگاد است؛ «بدین ترتیب در کاخ ساحلی برازجان، تناسب در همه جا رعایت شده است و باید آن را یک اثر هنری کامل تر و زیباتر از پاسارگاد دانست، که بدون شک این پیشرفت هنری، هماهنگی و تناسب سنگ های سیاه و سفید در این بنا در طول مدت سلطنت کوروش بوده است.» (سرفراز- تیموری، 1388 : 48) 
     ایوان تالار جانبی کاخ در شرق تالار مرکزی و با محور شمالی- جنوبی قرار گرفته است. ابعاد این ایوان معادل 8×63/30 است. در این ایوان 24 پایه ستون در دو ردیف 12 تایی قرار گرفته اند. فاصله ی این پایه ستون ها از هم، در محور شمالی- جنوبی 13/2 سانتی متر و درمحور شرقی- غربی 40/3 سانتی متر است. ابعاد این پایه ستون ها تقریباً معادل نصف ابعاد پایه ستون های تالار مرکزی است و شکل آن ها نیز کاملاً مشابه است؛ یعنی چهار قطعه سنگ تراش خورده ی سیاه و سفید. 
     «تالار مرکزی این کاخ به وسیله ی چهاردرگاه – که در چهار جهت اصلی قرار گرفته – به فضاهای مجاور مرتبط شده است. در این ورودی ها، سنگ های یکپارچه ی صیقل یافته نصب شده که ابعادشان متفاوت است. این تفاوت، همچنین در نوع سنگ و تزئینات آن ها قابل ملاحظه است. به عنوان مثال، در حالی که سنگ درگاه شمالی با ابعاد 20/1× 60/2 متر و اثری تزئینی حجاری شده، ... سنگ درگاه جانب شرقی با ابعاد 1/ 10 × 50 × 340 سانتی متر و فاقد تزئین است. ابعاد و ویژگی های ممتاز حجاری سنگ این ورودی تردیدی نمی گذارد که معبر شرقی، از جمله ورودی های مهم بنا بوده است. در هر یک از این سنگ های صیقلی، شش حفره ی کوچک مکعب مستطیلی شکل به منظور نصب چارچوب و در تعبیه شده که ابعاد آن ها از 5/3×3 ×7 سانتیمتر تا 5/3 ×7×10 سانتیمتر متغیر است. این تکنیک اتصال نیز شباهت بسیار با آنچه در کاخ های پاسارگاد و تخت جمشید به اجرا درآمده، دارد.» (کریمیان- سرفراز- ابراهیمی ، 1389 : 48) 
     سنگ درگاه شرقی دارای نقش جای پاشنه در و گردش آن است که با اشکال و طرح های گیاهی و هندسی و در نهایت ظرافت و زیبایی حجاری شده است. این سنگ کف درگاه حجم و سنگینی فوق العاده ای دارد و به وسیله ی نقاله ای مرکب از سی قلوه سنگ رودخانه ای، منتقل می شده است. این قلوه سنگ ها که وسیله ی انتقال سنگ درگاه هستند، تا سطح کاخ و در کنار خود سنگ یافته شده اند. « این سنگ، درست در مرکز تالار ایوانی شکل 24 ستونی، ساخته شده که اهمیت این ایوان 24 ستونی که از نظر ظرافت و حجاری، مخصوصاً شالی های سفید رنگ که مثل چوب حجاری یا خراطی شده اند؛ آن است که سقفی به طول 40 متر و پهنای 10 متر را به صورت مسطح نگه داشته اند. » ( سرفراز- تیموری، 1388 : 49) 
     علاوه بر همه ی ویژگی های منحصر به فردی که کاخ چرخاب دارد، باید به پوشش سقف سطح 10× 4 متری جنوبی کاخ اشاره کرد که از بزرگترین ابداعات معماری و ساختمانی جهان در 2500 سال پیش است و ارزش حقیقی آن، اکنون بعد از قرن ها، به اثبات رسیده و جهان شاهد قدرت و ابتکار ایرانیان در عصر هخامنشی است. 
     ایرانیان عصر کوروش بزرگ، افتخار ساخت اولین سقف یکپارچه ی جهان با استفاده از بتن سبک را دارند که امری معجزه آساست و از نوعی نانوتکنولوژی خاص برخوردار است. هنر بی نظیری که جهان متمدن امروز به دنبال کشف و ساخت آن است.
  «آنچه که معماری چرخاب را در اوج اعتلا و بزرگ نمایی جلوه گر ساخته، وجود ایوانی مرکب از 24 پایه ستون با سقف یکپارچه ی سمنتی ( Cementy ) است. منظور نوعی سقف یکپارچه ی سنگی است که از ترکیب ماده ای سنگی و آرد  شده ی کرم رنگ شبیه سیمان به وجود آمده ولی سیمان نیست و این اصطلاح برای تنها سقف مسطح و یکپارچه ریخته شده در این دوره ی تاریخی و در این مکان به عنوان تنها اثری بی مانند در بین آثار گذشته تا کنون می توان محسوب داشت که در دنیای پیشرفته ی معماری امروز، این قبیل سقف ها بدون تیرچه بلوک، فاقد استحکام و امور ساختمانی است که در گذشته یعنی 2500 سال پیش، چنین آثاری دارای اهمیت معماری در چرخاب و به امر کوروش ساخته و پرداخته شده است. بتن سبک برای اولین بار در جهان توسط کشور ما ساخته شده و در 2500 سال پیش در زمان هخامنشیان در کاخ کوروش، در استان بوشهر، در شهر برازجان مورد استفاده قرار گرفت. برای ساخت این بتن، محصول از پیش ساخته شده را که با صمغ ترکیب نموده بودند، با استفاده از موادی مانند خون حیوانات و شاخ بز و گوسفند که از قبل ساییده شده بود، ترکیب نموده و با کف حاصل، بتن سبک را تولید می کردند.» (سرفراز- 1389 : 39) 
     با کشف این بتن سبک در کاخ بی نظیر چرخاب، توانسته اند یک سقف یکپارچه که 40 متر طول و 10 متر عرض دارد را با ضخامت حدود 65 سانتی متر، استوار کنند که این امر، معماری بی نظیر کاخ چرخاب در جوار سواحل خلیج فارس را اثبات می کند و این سقف یکی از عجایب جهان است. علاوه بر بتن سبک ، باید ایران را مخترع سیمان نیز محسوب کرد زیرا سیمان برای اولین بار در همین کاخ چرخاب مورد استفاده قرار گرفته که این امر نیز بیانگر قدرت و پیشرفت ایرانیان عصر هخامنشی در امر معماری است. « از دیگر ویژگی های کاخ برازجان این است که در این جا به خاطر رطوبت زیاد و ظرافت کار، مطلقاً از بست های فلزی دم چلچله ای استفاده نشده است.» (سرفراز- تیموری ، 1388 : 49) 
     در این کاخ، قطعات کوچک مثلثی شکلی یافت شده که روی یکی از پایه ستون ها قرار گرفته بود. یعنی جایی که می خواستند وصّالی کنند از این قطعات استفاده می شده و به مقدار مشخصی چسب یا ملاط جهت اتصال نیازمند بوده است و این یعنی مقدار چسب زیاد سبب می شد که دو قطعه، درون هم جای نگیرند؛ یعنی «چنان ظرافت، دقت و مهارتی در کار بوده که شگفتی برانگیز است و یک یا دو میلی متر چسب، مانع از جا افتادن دو قطعه درون هم می شود.» (همان) 
     در کاخ چرخاب، تمهیداتی برای مقابله با گرما انجام شده بود؛ یعنی سازه های آبی در پوشش سنگی ایجاد کرده بودند. این سیستم سرمایشی در نوع خود بی نظیر است. علاوه بر این، مصالح مصرفی در این کاخ، از قبیل: ملاط، قیر، آجرها و ... کاملاً مبتکرانه هستند. 
     «یافته های باستان شناسی در این کاخ، همچنین اطلاعات ارزشمندی در خصوص تکنیک های پوشش کف و عایق بندی سقف کاخ های هخامنشیان در اختیار قرار داده است. در پوشش کف این بنا از نوعی ملاط سفید رنگ سرامیک مانند به ضخامت 4 میلیمتر استفاده شده است. اگر چه از ستون هایی که سقف بر آن ها استوار بود هیچ اثری به دست نیامد، لیکن آثار مکشوفه، مؤید آن است که سقف مسطح ابتدا به وسیله ملاطی ساروج مانند، هموار و سپس با کاربرد ردیفی از آجر، فرش شده است. استفاده از لایه ای قیر طبیعی به منظور ایزوگام سقف، این بنا را بسیار منحصر به فرد نموده است. » (کریمیان- سرفراز- ابراهیمی ، 1389 : 49) 
2- ویژگی های فرهنگی
کاخ چرخاب علاوه بر ویژگی های خاص سازه ای و معماری، از لحاظ اشیاء مکشوفه ی زینتی و فرهنگی نیز کاملاً منحصر به فرد است. مجموعاً 188 قطعه شیء فرهنگی در این کاخ یافت شده که جایگاه آن را در میان سایر کاخ های هخامنشی همزمانش، متمایز می کند. جنس این اشیاء از مواد گچی، آهکی، نوعی سنگ صیقلی و براق و نوعی سنگ مقاوم گرانیتی است. 
     بیشتر این اشیاء، اجزای بدن حیوان و انسان از قبیل: دندان مصنوعی، چشم و مردمک مصنوعی، ناخن و بال و پر پرندگان است و تعدادی از آن ها نیز ظرف های فلزی هستند. تنوع و ظرافت این اشیاء فرهنگی، نیازمند وجود کارگاه های خاص برای ساخت چنین مصنوعاتی است و بی تردید چنین کارگاهی در آن زمان وجود داشته است. 
     این اجزاء با نمونه های یافت شده در تخت جمشید، تشابه کامل دارند و به احتمال زیاد از این قطعات برای ایجاد صورت ها و اشکال انسان ها و حیوانات در دیوارها و سرستون ها و ستون ها استفاده می شده است. 
نتیجه گیری
تعلق خلیج فارس به ایران و پیوند دیرینه ی این دو، امری کاملا بدیهی است و علت آن فقط مجاورت جغرافیایی نیست؛ زیرا از زمان های دور، ایرانیان به ارزش معنوی و جایگاه این خلیج پربرکت پی برده و با جان و دل از آن حراست کرده اند. این پیوند و تعلق، ریشه در فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین دارد و نشانه های آن را در آثار باستانی سواحل خلیج فارس نیز می توان مشاهده کرد.
     یکی از نمودهای باستانی تعلق خلیج فارس به ایران و اهمیت فرهنگی، جغرافیایی، استراتژیکی و سیاسی آن، کاخ ییلاقی چرخاب مربوط به دوره ی کوروش هخامنشی است. بنای این کاخ در شهر ساحلی برازجان و در منطقه ی چرخاب آغاز شد؛ که البته عملیات ساخت آن با مرگ بانی کاخ - یعنی کوروش بزرگ – در سال 529 ق.م، ناتمام رها شد.
     هر چند پروژه ی ساخت کاخ به مرحله ی بهره برداری نرسیده اما همین پایه ستون های ناتمام آن، حکایت از میزان اعتبار و پیشرفت ایرانیان در هنر معماری دارد. کوروش به اهمیت خلیج فارس برای کشور ایران پی برده و به همین سبب به دنبال ایجاد پایگاهی برای نظارت بر دریای پارس و نیز حراست از کیان حکومت خود بود و بدین نظور، اقدام به ساخت کاخ چرخاب کرد. این کاخ، سندی محکم بر سیادت زمینی و دریایی ایرانیان بر خلیج فارس، از دیرباز تا کنون است.
     معماری کاخ بسیار بی نظیر و در نوع خود کاملاً منحصر به فرد است. این کاخ در منطقه ی پارس جنوبی همچون نگینی درخشان بر تارک معماری خلیج فارس خودنمایی می کند و همچون کاخ های پاسارگاد و تخت جمشید در پارس شمالی، نمودی دیگر از شکوه و جلال کهن بوم و بر ایران است.
*پژوهشگر و مدرس دانشگاه
منابع
1 – اتابک زاده، سروش 1373. جایگاه دشتستان در سرزمین ایران. اول. شیراز، نوید. 
2 - افشار (سیستانی)، ایرج 1376. جغرافیای تاریخی دریای پارس. اول. تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی سازمان تبلیغات.
3 - حمیدی، سید جعفر. 1387. زمان شناسی تاریخی، مدنی و فرهنگی خلیج فارس. به کوشش دکتر محمد باقر وثوقی. نام مجموعه: خلیج فارس فرهنگ و تمدن. تهران، موسسه ی تحقیقات و توسعه ی علوم انسانی. ص 195.
4 - خان محمدی، علی اکبر 1384. نگاهی به پیشینه ی فرهنگی خلیج فارس. فصلنامه ی تاریخ روابط خارجی. ش 22، صص 8-1. 
5 - سرفراز، علی اکبر - تیموری، محمود. 1388. خلیج فارس بر اساس مطالعات باستان شناسی. نشریه باغ نظر. ش 11. بهار و تابستان. صص 52-39. 
6 –  سرفراز، علی اکبر. 1389. کشف سقف یکپارچه نانوتکنولوژی در کاخ کوروش. کیهان فرهنگی. ش 283-282. فروردین و اردیبهشت.
7 - طاهری، رضا. 1388. از مروارید تا نفت (تاریخ خلیج فارس از بندر صیراف تا کنگان و عسلویه). اول. تهران، داستان سرا. 
8 - طیوری، منصور – اشرف، شهرام – ابوییه، فخرالدین. 1388. تاریخچه ی نامگذاری خلیج فارس از دیدگاه تاریخی. مجموعه مقالات همایش ملی جایگاه خلیج فارس در تحولات استراتژیک جهان. گردآورندگان: دکتر غلامحسین واعظی و دکتر حیدر لطفی. چ اول. تهران، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
9 – قدیانی، عباس. 1384. تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران. دوم. تهران، فرهنگ مکتوب.
10 - کریمیان، حسن – سرفراز، علی اکبر – ابراهیمی، نصرالله. 1389. بازیابی کاخ های هخامنشیان در برازجان با اتکاء به داده های باستان شناسی. نشریه باغ نظر. ش 14. تابستان. صص 58-45. 
 11 – گیرشمن، رومن. 1371. هنر ایران در دوران ماد و هخامنشی. ترجمه: عیسی بهنام. چ دوم. تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
12 - مهدوی گورابی، محمد- امینی زاده، ابراهیم. 1390. خلیج فارس. چ دوم. تهران، خانه کتاب.
13 - نوربخش، حسین. 1382. دریانوردی در ایران. تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان ، برازجان در گذر تاریخ
برچسبها: نعیمه متوسلی , کاخ چرخاب برازجان , گوهر معماری خلیج فارس , کاخ کوروش برازجان
ادامه مطلب
متاسفانه تصویر یا اطلاعات دقیق تری پیدا نکردم و هرکس اطلاعات بهتری دارد به ما بگوید تا ویرایش کنیم.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: تل طلسمی , به شهر برازجان خوش آمدید , تاریخ برازجان , برازجان شهری تاریخی
مراحل پدایش تااوکه
کشف باز مانده کاخ شاهنشاهان هخامنشی در برازجان بطور نا منتظره ای اتفاق افتاد ، ماجرا بیشتر جنبه اتفاقی داشت :
سازمان آب منطقه ای فارس و بنادر طرحی داشت که آب رودخانه شاپور را به بوشهر و برازجان برساند . هنگام پیاده کردن این طرح ، در مسیر خاک برداری لوله ای که از شهر برازجان عبور میکند ، حفاران به یک مثال ستون سنگی برخورد کردند که ماشین خاکبرداری آنرا از محل اصلی خود خارج کرده بود . سنگ سیاه فرسوده از آغاز حکایت از کشف خارق العاده میکرد . آنرا به فرمانداری برازجان انتقال دادند و جریان به آگاهی مقامات مسئول محلی رسید و با یک بررسی دقیق برنامه ای برای این منظور در محل تنظیم شد .
در اطراف شهر برازجان تپه ها و آثار تاریخ ارزنده ای ادوار مختلف تاریخ مشاهده میشود ، در قسمت غربی شهر – در فاصله یک کلیومتر – تپه نسبتا” بزرگی از دوره ایلامی و هخامنشی بنام(( تل مرو )) وجود دارد که با آثار باستانی مکشوفه در حدود سیصد متر فاصله دارد . تپه های دیگری از قبیل تل خندق چون نگین های برجسته ای شهر را در بر گرفته اند که نشانه ها و آثاری از ازمنه های گذشته بر چهره و در درون خویش دارند .
آثار مکشوفه در یم کیلومتری غربی شهرازجان – در داخل نخلستانها و در سمت جنوبی جاده اسفالته (( برازجان بوشهر )) قرار دارد . جاده فرعی دیگری به موازات جاده اسفالته در جلو تل مر برازجان ، از روی آثار مزبور میگذرد .
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: مراحل پدایش تااوکه , تااوکه چیست , تااوکه , به شهر برازجان خوش آمدید
ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان ، برازجان در گذر تاریخ ، عکس
برچسبها: در و پنچره قلعه ی غضنفرالسلطنه برازجانی , قلعه غضنفرالسلطنه برازجانی , غضنفرالسلطنه برازجانی
در زمان خلافت مامون (198ه.ق 218ه.ق)هفتمین خلیفه عباسی زمانی که امام رضا(ع) به ولایتعهدی منصوب شد نامه ای برای برادران خود به مدینه ارسال نمود و آنان را به خراسان دعوت کرد،آنان پس از تحمل سفری دور و دراز وارد ایران گردیدند اما دیرزمانی از ورود آنان به ایران نگذشته بود که خبر شهادت امام رضا(ع) به وسیله مامون عباسی را دریافت نمودند وچون پس از به شهادت رسیدن حضرت امام رضا(ع) دستگاه خلافت و عمال عباسی درصدد تعقیب و اذیت و آزار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) برآمد لذا امام زادگان از بیم مخالفان خود در سرزمین پهناور ایران متفرق شدند.
این هم عکس قدیمی امام زاده ابراهیم
در این میان امام زاده ابرایم با چند تن از همراهان خود مورد تعقیب عمال عباسی قرار گرفت و در حین تعقیب دو تن از دست نشاندگان خلافت به نام های رئیس حسین و رئیس اسکندرباچند صد نفر جمگجو به تعقیب و زد و خورد با امام زاده ابراهیم و همراهان وی برآمدند تا آن که جنگ به دامنه کوه کشیده شد و این جنگ چند شبانه روز درآن محل ادامه داشت ولی چون عده دشمن زیاد بود آخرالامر امام زاده ابراهیم به دست دشمن به شهادت رسید و پس از شهادت مومنین و ارادتمندان وی به سرپرستی شخصی به نام (الیاس) جسد مبارک آن حضرت بروی تپه ای بلند و مشرف بر نهری بخاک سپردند و این واقعه در سال204هجری قمری بود.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: طریقه آمدن امام زاده ابراهیم به نینیزک برازجان , شاهزاده ابراهیم , نینیزک , شهر برازجان
تُل مُر
این تپه باستانی که درجنوب برازجان ونزدیک کاخ کورش قرار دارد از تپه های دوره عیلامی وهخامنشی است.ارتفاع آن حدود 15متر و قطرآن درحدود 50 متربوده وشامل آثاری ازدوره های مذکوراست و به جهت مدور بودن ، آن را مُر نامیدند.<< مُر>> درگویش محلی به معنای گرد و مدورمی باشد.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: تُل مُر , تپه باستانی , آثار تاریخی برازجان , به شهر برازجان خوش آمدید
چندل: چوب هايي است به قطر حدود 15 تا 20 سانتي متر و طول حدود 2.5 تا 3 متر و با فاصله 40 تا 50 سانتي متر از يكديگر ،در قديم براي پوشيدن سقف خانه ها ي برازجان بكار برده ميشد و روي آن را با تخته ميپوشاندند و روي تخته را با دوغاب گچ و و روي گچ با گل رس ميپوشاندند.
( گچ و گل رس را شيب مي دادند جهت عدم نفوذ باران)
اين سقف ها ديگه رواج ندارد و كمتر خانه اي ديده ميشود كه چندلي باشد
نمونه اي از آنها در زير نشان داده شده است.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: چندل , خانه های چندلی برازجان , فرهنگ مردم برازجان , چندل برازجان
گوردختر
مقبره ای است درروستای پشت پرازتوابع دشتستان که شبیه مقبره کورش هخامنشی است.این مقبره منسوب به دختر یا خواهر کورش است.<< نکته قابل ذکراهمیت بنای گوردختراز لحاظ ارتباط معماری هخامنشی با معماری عیلامی است.>>

موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: گوردختر , آثار تاریخی شهرستان دشتستان بزرگ , شهر برازجان , به شهر برازجان خوش آمدید
کاخ کورش هخامنشی
این کاخ که درجنوب شرقی برازجان قرار دارد در سال 1350 توسط هیأت باستانشناسی مورد حفاری وکاوش قراردارد و از قصور دوره هخامنشی شناخته شد. درگزارش هیأت مذکوردرباره این کاخ آمده است: << بدون شک کاخی که امروزتوسط هیأت علمی باستانشناسی مورد کاوش قرارگرفته اشت ، تا دریا فاصله چندانی نداشته وبعنوان یک کاخ ساحلی درحاشیه خایج فارس مورد استفاده قرارمی گرفته و نمایشگر سیادت دریایی هخامنشیان درمنطقه جنوبی ایران بوده است . این کاخ درنوع خود بی نظیروازجمله بناهای تاریخی ومفاخر ملی است>>. کاخ دیگری ازکورش هخامنشی هم اخیرادرمنطقه چرخاب برازجان کشف شده است. << عملیات حفاری درنیمه آذرماه 1380 به مدت 80 روزبه سرپرستی آقای علی اکبر سرفرازانجام شد و تالار کورش متشکل از12عدد سرستون در دوردیف شش تایی درمجاورت هم نمایان شد.درضلع شرقی ستون ها درگاه ورودی کاخ نیز مشخص شد ویک سنگ درگاهی عظیم که داری نقش برجسته می باشد از دل خاک بیرون آمد.ابعاد ستون های این کاخ مشابه پاسارگاد است با این تفاوت که سنگ های موجود درکاخ کورش برازجان اززیبایی و مرغوبیت بیشتری نسبت به کاخ پاسارگاد برخوردار است. با کشف این کاخ تعداد کاخ های مربوط به دوره ی هخامنشی درشهرستان دشتستان به چهار واحد می رسد که درمناطق نظرآقا، درودگاه ، بنداروز و چرخاب واقع شده اند >>.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: کاخ کورش هخامنشی , آثار باستانی شهرستان دشتستان , آثار تاریخی برازجان
ادامه مطلب
در فروردینماه سال ۱۳۹۰ بخشهایی از این بنا به دلیل نفوذ رطوبت، رسوخ آب باران و رطوبت زمینهای کشاورزی اطراف و همچنین بیتوجهی و عدم ساماندهی فرو ریخت.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: کوشک اردشیر , ساروج , عکس کوشک اردشیر , آثار تاریخی دشتستان
دژ برازجان و تاریخ نیروهای اعزامی به آن
در حدود 150 سال پیش ، در زمان مشیرالملک حاکم فارس و بنادر جنوب و بنا به دستور او ، برای رفاه حال کاروانیان و چاپاردارانی که در مسیر راه شیراز به جنوب رفت و آمد داشتند ، تعدادی کاروانسرا احداث گردید که بزرگ ترین آن ها کاروانسرا ی برازجان بود که به دژ برازجان نیز معروف است .
معمار این کاروانسرا شخص بسیار باذوقی به نام استاد محمد رحیم شیرازی بود .
پلی بر روی رودخانه ی دالکی وجود دارد که توسط همین معمار ساخته شد که به نام خودش معروف است .
استاد برای ساخت کاروانسرای برازجان ، از سنگ های بسیار بزرگ که از دامنه ی کوه گیسکان در مشرق برازجان تهیه و ساخته و پرداخته می شد ، استفاده کرد و از نوعی گچ محلی به نام « چاری » استفاده نمود . این بنا در دو طبقه که در طبقه ی زیرین سالن های بسیار بزرگ و ستون های پهن و بدون چوب و آهن و در طبقه ی بالا اتاق ها و حجره های کوچک و بزرگ ساخته شده است.مجموعا در دو طبقه 128 سالن و اتاق وجود داشته است.
این کاروانسرا در طول حیات خود حوادث و اتفاقات بسیاری دیده و در حافظه ی خود ضبط کرده است .

این بنا در دوران پهلوی مرکز توجه حکومت بوده و بیش از 10 بار مورد استفاده ی ارتش و و ستون های اعزامی از تهران و شیراز قرار گرفته است .
1 ـ اردوی سلحشور به فرماندهی سرهنگ اخگر
2 ـ اردوی نادری به فرماندهی سرهنگ معینی
3 ـ اردوی رضاپور به فرماندهی سرهنگ احمد طهماسبی
4 ـ اردوی پهلوی که از راه فیروز آباد وارد برازجان شد .
5 ـ اردوی سروان اسفندیاری در سال 1313
6 ـ اردوی سروان مهاجری
7 ـ اردوی سروان اردوبادی که بعد از شهریور 20 وارد قلعه شد .
8 ـ نهضتی موسوم به جنوب که به وسیله ی خوانین جنوب برپاشده بود که صدها نفر از مردم و سربازان در شهرهای شیراز ،بوشهر ،برازجان ،کازرون و ... کشته و زخمی شدند و کلیه ی پاسگاه ها و ادارات و بانک ها به غارت رفت .مرکز فرماندهی تعدادی از آنان قلعه ی برازجان بود واین نهضت در اواخر سال 1325 خاتمه یافت و خان ها دستگیر و زندانی و پس از مدتی آزاد شدند .
9 ـ اردوی سروان اردوبادی که بعد از نهضت جنوب و برای خلع سلاح عشایر و خوانین ، دوباره وارد برازجان شد .
10 ـ اردوی سرهنگ خرقانی که در سال های 37 و 38 وارد قلعه ی برازجان شد .
11 ـ آخرین اردوی اعزامی ، هنگ سرهنگ اسودی بود که برای خلع سلاح عشایر و مردم جنوب اعزام و مرکز آن در قلعه ی برازجان بوده است .
به دستور سرنگ اسودی گودال هایی حفر می شد و کسانی که مظنون به داشتن اسلحه بودند را در گودال انداخته و تا گردنشان را در خاک می کردند و در هوای گرم 50 درجه برازجان رها می کرده تا اعتراف به داشتن و تحویل اسلحه ی خود کنند .
12 ـ مهم ترین اردویی که وارد دژ برازجان شد ، سپاهیان انگلیسی بودند که پس از شهریور 20 همراه با تانک ها و زره پوش ها و دیگر تجهیزات برای کمک رسانی به جبهه ی شرق ( شوروی سابق ) تمامی قلعه و ادارات اطراف آن را تصرف کردند . دژ برازجان تا پایان جنگ جهانی دوم به عنوان انبار تدارکات متفقین باقی ماند .
برگرفته از کتاب: دشتستان در نهضت ملی و انقلاب اسلامی ایران- تألیف : ماشاالله کازرونی
منبع:http://www.kashkoolaneh.blogfa.com
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: دژ برازجان و تاریخ نیروهای اعزامی به آن , تاریخ برازجان , مشیرالملک شیرازی , شیراز
خاطرات تاسیس حمام سالم خانی در گفتگو با یکی از مطلعین قدیمی
لطفا" خودتون رو معرفی کنید؟
اینجانب محمد ابراهیم ابولی برازجانی مدیر گرمابه برازجان می باشم.
درباره برازجان قدیم وضرورت تاسیس حمام عمومی تعریف کنید:؟
برازجان دارای جمعیتی بسیار زیاد بوده که نمی توان با دیگر شهرهای استان مقایسه نمود به همین دلیل اهمیت راه اندازی حمام عمومی احساس شد. لذا توسط سالم خان که ازخوانین مطرح منطقه وبرازجان بود اولین حمام عمومی شهر بنام خود ایشان راه اندازی شد.که بدلیل نداشتن مخازن دوش دوباره تعطیل شد.
مجددا" شهر برازجان درچه سالی دارای حمام جدید شد؟
برازجان در سال1335صاحب یک شهردار بنام احمد برازجانی بودودارای یک فرماندار بنام محقق که ایشان ازاهالی رشت بودند که بین اهالی شهر نشستی برگزارنمود وسرمایه داران آن زمان راجمع کرد وبدعوت پذیرفت ونداشتن حمام نمره رابین آنها مطرح کرد و دو نفر از سرمایه داران برازجانی نیز داوطلب شدند.که بدستور خیرخواهانه آقای فرماندار حمام زنانه ومردانه تاسیس کنند.
می شود بگوئید چگونه وتوسط چه کسانی اینکار انجام شد؟
آقایان حاج شکرالله خیراندیش وحاج مهدی عظیمیان یک قطعه زمین خریداری وبرای عقد قراردادبا بنا به کازرون رفتند و دومعمار آوردند یکی بنام استاد محمد صادق کرونی ودیگری بنام استاد ماشاالله بنیادی کازرونی باعده ایی همدست حمام را از زیر بنا تمام کردند.
حمام پس از ساخت توسط چه کسانی اداره می شد؟
دو مالک برای اداره حمام برادر مرا بدعوت پذیرفتند وتوافق برادرم را برای 2حمام حاصل نمودند.برادر اینجانب بنام مرحوم عالی که شناسنامه آن علی بوده است حمام تا سال 1345بدست مرحوم برادرم علی ابولی بصورت خیلی عالی اداره شد.
آیا اثری از حمام سالم خانی وجود دارد؟
موقعیت حمام درمحل کنونی مینی بوسرانی حومه برازجان واقع در چهارراه بازار شهر می باشد که متاسفانه نمای آن ازبین رفته است لکن درصورت حفاری وگود برداری حوضچه ومخازن آن نمایان خواهد شد.
آیا برازجان غیر ازآن حمام دارای حمام دیگری نیز بوده یا خیر؟
شهرداری برازجان درسال 1345دردوره مسئولیت حبیب الله صدیق وفرمانداری مرعشی درخیابان هفت تیر(خ علی آباد) حمام تاسیس کرد واداره انرا به برادر من واگذارنمودند. تااینکه انقلاب شد وحمام تخریب وبه مخابرات برازجان فروخته شد
حمام فعلی برازجان درچه سالی وچگونه راه اندازی شد؟
بعد ازسالها که شهر بزرگ برازجان فاقد حمام عمومی بود درسال 1385دردوره مسئولیت دکتر اخلاقی بر شهرداری درزمینی روبروی پمپ بنزین سابق افتتاح شد که ازآن زمان تاکنون بنده افتخار مسئولیت اداره گرمابه را به عهده دارم.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: تاسیس حمام سالم خانی برازجان , حمام سالم خانی , حمام برازجان , آثار تاریخی شهر برازجان
ادامه مطلب
مصالح بکاررفته :تماما سنگ و ساروج و تخته سنگ های بزرگ و کوچک در دیوار و کف
تعداد برج:دارای چهار برج میباشد
مساحت:7000مترمربع بازیربنایی معادل4200مترمربع
ارتفاع هربرج:12.70 متر
تعداداتاق: 68 باب اتاق داراست
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: کاروانسرای مشیرالملک برازجان , دژ برازجان , برازجان , عکس برازجان
کاخ بردک سیاه
این کاخ در در 12 کيلومتري شمال برازجان ، در ميان نخلستانهاي روستاي درودگاه در محل تلاقي دو رودخانه شاپور و دالکي قرار گرفته است.
جلگه برازجان در دوره هخامنشي اهميت فراوان دارد و علتش اين است که ايران در دوره هخامنشي صاحب نيروي دريايي شد و توانست از راه دريا به تجارت و کشور گشايي بپردازد.علت انتخاب اين جلگه نزديکي آن به خليج فارس و در پي آن تسلط بر راههاي تجاري منطقه و تحت نظر داشتن آبراهه هاي جنوبي از لحاظ سياسي و اقتصادي بوده است.تمامي اين مسائل وسيله برپايي3 کاخ سنگ سياه,بردک سياه و کاخ چرخاب رادر اين منطقه فراهم اورده است.
سبک معماری ومصالح به کاررفته درآن، نشان می دهد که بعد از کاخ پاسارگاد وکاخ کورش دربرازجان ساخته شده است.این قصر که دارای ده ستون دردو ردیف می باشد ، به جهت به کار رفتن سنگ سیاه درزیر پایه های ستون ها به این اسم نامیده شده است. به این بنا برم سیاه بردک هم می گویند.
تالار مرکزي بردک سياه 36 ستون دارد و از اين لحاظ شبيه کاخ اپاداناي تخت جمشيد است.
استفاده از دو نوع سنگ تيره و روشن در ساختار اين کاخ, نماي بسيار زيبايي از آن را به بيننده عرضه مي کند.

کشفياتي که در کاخ هخامنشي بردک سياه انجام شده به روشن شدن بخش هايي از تاريخ و تمدن دوران هخامنشي کمک کرده است, براي مثال پيدا شدن يک دسته خنجر زنانه که از جنس عاج است به همراه چند قطعه ابزار تزييني , سکونت زنان را در اين کاخ ثابت مي کند.
اوايل سال 84 گروه کاوش توانستند نقش برجسته در گاه کاخ را بيابند که شاه را در حال ترک کاخ نشان مي دهد , در حالي که ملازمش پشت سرش (البته تصوير او از ميان رفته است)چتري آفتابي روي سر پادشاه گرفته است.
ادامه را در ادامه مطلب بخوانید
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: کاخ بردک سیاه , به شهر برازجان خوش آمدید
ادامه مطلب
زندگی نامه امامزاده شاه پسرمرد
شجره ی طیّبه ی امامزاده"شاه پسر مرد"
اینک می پردازیم به انتساب طیّبه ی حضرت امام زاده شاه محمد فیروز معروف به شاه پسر مرد (ع) ؛ توضیح این که سلاله و تبار جلیله ی این بزرگوار به هشت واسطه به حضرت امام زین العابدین (ع) منتهی و مختوم می گردد که اسامی خود واجداد طاهرینش و محل مدفون و مزار هر کدام چنین است : حضرت امام زاده شاه محمد فیروز (ع) معروف به شاه پسر مرد مدفون به ارض بوشکان پشت کوه در روستا ی شاه پسر مرد در قله ی کوه اسود (سیاه) 1- ابن امام زاده شاه نور الدین مدفون به ارض پشت کوه دشتی بوشکان 2- ابن امام زاده شاه نور الّله مدفون به ناحیه ی دشتستان ( حدس تایپیست این سطور این است ؛ شاید این امام زاده نورالله همان بزرگواری با شد که در کنار روستای سیاه منصور سفلی از توابع شهر وحدتیه ، منطقه ی سعد آباد ، دشتستان موسوم به آقا نور و خواهرش بی بی حورمدفون و زیارتگاه مشتاقان است ) 3- ابن امام زاده شاه علی اکبر مدفون به ناحیه ی بندر بوشهر ، 4- ابن امام زاده شاه ابوالقاسم مدفون به ناحیه بندر بوشهر ، 5- ابن امام زاده شاه مرتضی مدفون به بندر عباس ، 6- ابن امام زاده شاه مطهر به ناحیه ی دماوند 7- ابن امام زاده شاه نظام الدّین مدفون به ناحیه ی فیروزآباد فارس 8- ابن امام زاده " شاهزاده حسین الاصغر مدفون در گردنه ی کوه اردلان نیشابور ابن حضرت امام علی ، زین العا بدین علیه السّلام .
شرح حال آن بزرگوار این است که در زمان خلافت ابو احمد عبد الله ( المستعصم باالله ) آخرین خلیفه ی عباسی ، آن امام زاده ، شاه محمد فیروز معروف به شاه پسر مرد به اتفاق چند تن از برادران و بنی اعمام خود که بالغ بر شصت نفر بودند از راه دریا و خلیخ فارس ، سپس طی مسافت و عبور از رود خانه ها و جبا ل و شهر ها و قُرا و قصبات در بین راه به ناحیه ی پشت کوه دشتی رسیدند ؛ چون قصد عزیمت به طوس را داشتند ؛ جاسوسان و حاکمان سفّاک عباسی که از طرف خلیفه وقت جهت امنیّت طرق و شوارع -به زعم خودشان- همواره با لشکر مجهّز خود در دژها و قلآع ناحیه ی دشتستان متمرکز بودند ؛ وکاروان امام زاده ها چون از اوضاع منطقه آگاهی نداشتند در بیم و هراس بودند که مبادا غافلگیر چنگال بی رحمانه ی دشمن واقع شوند ؛ در این موقع از جانب خلیفه عبا سی فرماندهی ناحیه ی دشتستان و بنادر جنوب به " مهلب ابن خرنمیه " که شخصی سفّاک و بی رحم بود واگذار شده و ناحیه پشت کوه دشتی در آن هنگام به مذاهب مختلف معتقد بودند ؛ یکی از دشمنان آل ابوتراب به نام رُبیعه ورود امام زاده ها را به ناحیه ی پشت کوه دشتی به جیوش عباسی اطلاع داد ؛ مهلب بن خرنمیه با لشکر خود به کاروان امام زاده ها شبیخون زد ؛ چون لشکر دشمن بسیار و عده ی ایشان قلیل بود ، پس از محاربه و مجادله ی بسیار تاب مقاومت نیاورده و به کوه پایه های مجاور جبا ل دوچنگ و جبال پیلجی و جبال اسود متواری گشته و دشمن خصم بی امان در تعاقب ، تا هر یکی را در محلی بیابند و به شهادت برسانند ؛ازجمله حضرت امام زاده شاه محمد فیروز معروف به شاه پسر مرد که در کوه سیاه به وسیله ی ابلق سواران کوفی به درجه ی رفیع شهادت نا ئل گردید.
پس از خروج لشکر دشمن از محل جدال ، مؤمنین و مسلمین منطقه ، جسد مبارک آن حضرت را در محل شهادتش در منطقه ی بوشکان بر روی همان قله ی کوه سیاه به خاک سپردند . در نبرد و شبیخون پشتکوه دشتی تعداد هجده تن از کاروان امام زاده ها به شهادت رسید که مرقد مطهر بعضی معلوم و آشکار است و برخی هنوز نامعلوم و زیر خاک پنهان است . مرقد مطهر امام زاده شاه محمدفیروز تا زمانی نامعلوم بود تا این که در زمان ایلخان سلطان محمود غازان خان ابن تولیخان ابن اباقاخان ابن ارغون خان ابن هلاکوخان ابن چنگیز خان ( تموچین) مغولی به هنگام عزیمت به بنادر جنوبی و ناحیه ی دشتستان چون به مذهب تشیّع گراییده بود و نسبت به ائمّه ی هدا علیهم السّلام و اولاد و احفاد آن ها محبت زاید الوصفی داشت به حاکم خود بویرخان دستور داد تا برگرد مقبره ی سنگی امام زاده شاه محمد فیروز (ع) بقعه و بارگاهی ساخته شود که دستور ملوکانه به وسیله ی حاکم خود اجرا گردیده و به سبک و سلیقه ی معماران مغولی بر روی مزار کثیرالانوار آن حضرت بقعه و بارگاهی ساخته شد که تا هنوز زیارتگاه اهالی آن سامان است و چون بی نهایت به ائمّه ی علیهم السّلام معتقد بود و گرایش ایمانی داشت ؛ سیورغالی و موقوفاتی جهت مصارف زائرین و عابرین آن حضرت در منطقه ی بوشکان و قراء مجاور مقرر داشت که ذکر و قید آن سیور غا ل وموقوفات در این شجره نامه امکان پذیر نیست و آن قطعات املاک سیور غالی و موقوفه بر لوح سنگی بر روی مرقد مطهرش نصب شده بود ، آن موقوفات و سیور غالات مقرره و معیّنه را با تعدیه و حدود بر روی آن لوح سنگی حکّا کی و منقوش نمود که برای همیشه واضح و روشن و بر قرار باشد ؛ پس از گذشت زمان متمادی از طرف ظالمان و حاکمان شقی و خوانین و کلانتران ستمگر جهت انتفاع خود دستور دادند تا آن لوح حکاکی شده سیور غالی که بر روی مرقد مطهرش نصب بود شبانه ربوده و آن را شکسته و قطعه قطعه نموده و خطوط املاک سیور غالی و موقوفات را بر آن لوح زدوده و محو کردند ؛ پس از کشف و ثبوت این حرکت غیر انسانی قطعات آن لوح سنگی به وسیله ی زا ئرین منطقه جمع آوری شده وآن را در جوار بقعه ی متبرکه آن حضرت در زیر خاک پنهان کردند .
علت آن که آن حضرت به شاه پسر مرد ملقب گردیده چه بوده است ؟ علت آن بود که وقتی آن حضرت به اتفاق چند نفر از همراهان در دست دشمن اسیر شدند و به حضور فرمانده لشکر آورده شدند ضمن معرفی و جویای نام ایشان ، حضرت شاه محمد فیروز امتناع ورزیده و از گفتن نام خود سر سخت گردید ، نگهبا نان و افسران سپاه اظهار داشتند که ایشان بچه است از کشتن او صرف نظر فرمایید ؛ چون تشخیص نمی دهد والاّ از گفتن نام خویش خود داری نمی کرد ! فرمانده سپاه متغیر شد و با عصبانیت گفت شما می خواهید از این " شاه پسر مرد " دفاع کنید ؛ و فوراً دستور داد جلاّ د سر آن را از تن جدا کرد و آن حضرت به " شاه پسر مرد " مشهور گردید . وی دارای اولاد و اعقاب نمی باشد .
حضرت امام زاده شاه محمد فیروز دارای کرامات عدیده می باشد و چون آقایان مشهدی حسین زارعی و آقای سلیمان پرداسی فرزند مرحوم خلیفه مرتضی خادم آن بزرگوار بوده از روی خلوص نیّت و آن گرایش ایمانی قبول این زحمت کرده و با حساسیت فوق العاده سلاله
و تبار انتسابی آن بزرگوار را معین داشته و مشخص گردیده که آن حضرت از اولاد و احفاد شاهزاده حسین الاصغر ابن امام علی زین العابدین علیه السّلام است .
شجره ی انتسابی حضرت شا ه محمد فیروز توسط متولیان وقت به حضور اهالی آن سامان معرفی و بر عموم امت و پیروان احمد مختار (ص) و شیعیان حیدر کرّار(ع) واجب است کمال محبت و احترام را مبذول داشته تا بتواند از مراحم مساعدت و کمک های مبذوله و بی دریغ شما آسوده خاطر به وظایف شرعی خود که خدمت به ذریّه و نبیره ی ائمه ی هدی علیهم السّلام است ، انجام وظیفه نمایند که : « یوم لایَنفعُ مالُ ولابنون ..» طبق آیه شریفه « ان الله لایضیعُ اجرالمحسنین » اجر و پاداش احسا ن کنندگان در پیشگاه حضرت احدیّت و حضرت ختمی مرتبت و ائمه هدی علیهم السّلام ضایع نخواهد شد ؛ انشاءالله تعالی
تنظیم و تعیین و اخذ این شجره نامه انتسا بی حضرت امام زاده شاه محمد فیروز معروف به شاه پسر مرد علیه السّلام به وسیله ی محبّا ن و مخلصان چهارده معصوم علیه السّلام آقایان، احمد ملکوتی نیا فرزند حسن و آقای حیدر کیا نی فرزند ابوالقاسم اهل بوشکان دشتی و همچنین اداره ی محترم اوقاف دشتستان و هیأت امام زاده انجام شده است .
ویرایش ، تایپ و تنظیم جهت شرکت در این کار ثواب توسط حسین جعفری از وحدتیه برازجان صورت گرفت .
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: زندگی نامه امامزاده شاه پسرمرد , زندگی نامه شاه پسرمرد , شاه پسرمرد
در مشرق اين شهرستان كوهستاني وجود دارد به نام ؛ گيسكان كه داراي قلل بلند مانند:
كوه قلعه (باغ تاج) – پراس - كاكو - كوهك - ناخا و (بوم بلند) و....كه با كششي مغرورانه خليج فارس را نگهبان است.
يكي از اين قلل ، كوه قلعه در منطقه ی باغ تاج كوه گيسكان مي باشد كه در نزديكي زيارتگاه شاهزاده ابراهيم واقع شده است .كوه قلعه ارتفاعي حدود 900 متر از سطح دريا دارد و بر بسياري از مناطق كوهستان گيسكان اشراف دارد . در سراسر اين كوهستان روستا هايي چون ، كلمه - انارستان - خون - ارغنون و….قرار دارند.
با نگاهي حتي نه چندان دقيق به راحتي مي توان به پوشش گياهي غني منطقه پي برد در كوهستا ن هاي گيسكان درختاني چون: بادام كوهي - كل خنگ - بنه – انجير- كنار و….گلها وگياهان دارويي مانند شقايق - حنظل- پر سياوشان - مرمرشك(بومادارن) شب بوي وحشي- ختمي وحشي - سربرنجاس بابونه - آويشن وچاي كوهي به وفور وجود دارد.
وپوشش جانوري آن حيوانات وپرندگانی چون :
خرگوش - جوجه تيغي - قوچ - هوبره - تيهو- كبك - دراج - قمري - سار- دل زرد - كبوتر باغي و چاهي مي باشند.
قابل ذكر است كه آثار ساختمان هاي مخروبه اي كه بر فراز قله ی كوه قلعه وجود دارد و نيز چاه شگفت انگيزي كه از نزديك رأس قله تاكمركش كوه در سنگ يكپارچه حفر شده و سپس مجراي افقي آن كه از كمركش كوه به آب شيرين آن منتهي مي شود و نيز ديوار هاي مارپيچي كه به همرا ه پلكاني طولاني دامنه را به قلعه ی بالاي قله مي رساند موجب شده تا مردان بر اين باور باشد كه اينجا مركز حكومت فرمانروايي بوده به نام شاه مسغون ( شاه موس خون ) يا براز كه دختري زيبا داشته است .آن هنگامي كه دشمن بدين قلعه روي كرد و از گشودن آن عاجز ماند . اين دختر دل در گرو عشق فرمانده ی دشمن بست و او پيغام داد كه چگونه باحفر دالاني در كمركش كوه بر چاه آب قلعه دست يابد در ازاي اين خدمت او خواهان ازدواج با فاتح قلعه بود .
فرمانده ی دشمن نيز چنين كرد و بدلیل بي آبي و تشنگي قلعه تسليم و تخريب شد . اما فرمانده ی مال انديش فاتح اكنون از خيانت پيشگي دختر شاه مسغون بيمناك بود لذا از ازدواج با او سر باز زد او دستور داد او را با اسب در كوهستان بر خاك كشيدند بدين ترتيب خاين كشته شد و تكه گشت .
خون او در جايي ريخت و بدان خون نام نهادند .
سينه او در جاي افتاد كه اكنون نارستان ناميده مي شود.
قلم پاي او نيز چون به گوشه اي افتاد نام كلمه بدان محل داده اند .
 
اما بدون شك روستا هاي خون و نارستان و مانند آن ها مبناي علمي در وجه تسميه ی خود دارند . در عين حال نبايد از واقعيت تاريخي نهفته در اين افسانه زيبا غافل ماند .
شاه مسغون صورت تحريف شده اي از مس مغان در گويش مردم محل است .
مس مغان ، بزرگ مخ هاس و به معناي موبد بزرگ نيز خواهد بود . در تاريخ ايران بعد ا ز اسلام مس مغان كساني از بزرگان زر تشتي بودند كه به كوهستان پناه برده ، و تا مدت ها مستقل بسر بر ده اند .
مس مغان مستقر در كوهستان دماوند تا قرن دوم هجري حضور داشته است و نام كوهش يا قومس كه اكنون استان سمنان ناميده مي شود ممكن است از آن باشد .
در منطقه ی دشتستان تا مدت ها بعد از اسلام جمعيتي از زرتشتيان حضور داشته است و اين قلعه در اختيار بزرگ آنان موسوم به مس مغان بوده كه در اين افسانه به صورت مسغول نقل شده است .
سرانجام اين قلعه در فتوحات مسلمانان در قرن سوم هجري فتح شد و قدرت مس مغان مضمحل گرديد . بنحوي نه چندان دقيق سقوط كوه قلعه را در بعضي از اخبار تاريخي و كتب انساب مي توان سراغ گرفت . بر اساس تذكره اي خطي موسوم به تذ كره شاه زند و در قرن سو م و چهارم هجري نهضت و مها جرتي از بني ها شم به سواحل جنوبي ايران صورت گرفت كه فرماندهي آن ها را عفيف الدين موسي مشهور به شاه زند و بر عهده داشته است .
مقبره ی او هم اكنون در بيرم لارستان قرار دارد . اين تذكره در بر دارنده انساب بسياري از بني هاشم در جنوب ايران و نيز چگونگي مجاهدات آن ها و نيز دفن آن هاست در اين تذكره كه استنساخ موجود آن مربوط به قرن دهم هجري است نام برازجان آمده است . زيرا در آن جا نيز بني هاشم فعاليت داشته اند و مكمل اين گزارش تذكره شاهزاده ابراهيم است .بر اساس اين تذكره شاهزاده ابراهيم كه اكنون در دامنه ی كوه قلعه مدفون است بدست دشمنان كه گبر يا ترك بوده اند شهيد شده است .
هر چند اين گزارش ها براي اظهار نظري قطعي اند ك است اما ذكر محل اين شهادت در تذكره كه سنا نيزك است كاملاً با ننيزك روستايي كه در پاي كوه قلعه واقع شده قابل انطباق مي باشد
.قابل ذ كر است كه راه هاي رسيدن به كوه قلعه متعدّد مي باشد كه مهمترين آنها ازشمال كوه قلعه از طريق شاهزاده ابراهيم ، منطقه بام بلند ، دره هشت رود(دره هشرو) ، برد قديم مي باشد.
زمان كوهپيمايي از طريق اين مسير از شاهزاده ابراهيم تا كوه قلعه 4 ساعت به طول مي انجامد.
مسيرديگر كوه قلعه از جاده ی روستاي كلمه(كوه بهمرد) ، تنگ شيخ عبدعلي ، سپس كوه قلعه مي باشد. زمان كوهپيمايي از اين مسير ازكوه بهمرد تا كوه قلعه 30/2 دقيقه به طول مي انجامد
منابع:
كتاب جايگاه دشتستان در سرزمين ايران سرو ش اتابك زاده
دشتستان در گذر تاريخ: محمد جواد فخرايي
جزوه كوه قلعه:دكتر عبد الرسول خير انديش
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان ، برازجان در گذر تاریخ
برچسبها: كوه قلعه , كوه بهمرد , نحوه نامگذاری کوهستان گیسکان , شاهزاده ابراهيم
جاذبه های تاریخی برازجان:
در برازجان با توجه به تاریخ كهن و پربار آن، آثار تاریخی مهمی وجود دارد ازجمله:
۱- كاخ زمستانی كوروش هخامنشی: در جنوب غربی برازجان، با قدمتی حدود ۲۵۰۰ سال كه تلاش برای یافتن بقایای آن ادامه دارد.
۲- گوردختر: در روستای پشت پر، بخش ارم، مشابه مقبره كوروش، متشكل از ۲۴ قطعه سنگ؛ متعلق به مادر یا دختر كوروش هخامنشی.
۳- كاخ بردك سیاه: در ۱۲ كیلومتری شمال غرب برازجان، روستای درودگاه؛ مربوط به داریوش هخامنشی كه تلاش برای یافتن بقایای آن ادامه دارد.
۴- كوشك اردشیر: در مجاورت گوردختر؛ مربوط به عهد اردشیر ساسانی، ساخته شده با سنگ و ساروج.
۵- كاروانسرای مشیرالملك: در قلب برازجان، مربوط به اوایل قاجاریه، ساخته شده از سنگ با نمای بسیار زیبا و منحصر به فرد. این بنا در زمان پهلوی زندان بوده (از زندانیان معروف: آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و...) و اكنون در حال بازسازی است.
همچنین كوه قلعه (در ارتفاعات شرق برازجان)،
پل مشیرالملك (۲۴ كیلومتری شمال برازجان)،
كاروانسرای دالكی،
چهل خانه سعد آباد،
قصر دختر و گوری گاه در تنگ ارم،
قلعه سبز در شبانكاره،
سد سبا در روستای كان سرخ وحدتیه (مربوط به هخامنشیان)،
قلعه غضنفر السلطنه در كوه قلعه،
بازار قدیمی و سرپوشیده برازجان ازجمله آثار تاریخی دشتستان هستند.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: جاذبه های تاریخی برازجان , ارم , آیت الله طالقانی , اوایل قاجاریه
تُل خَندَق
زمین وسیعی است درشمال برازجان که تپه های زیادی درآن وجود داد.دراین محوطه بقایای قلعه ای دیده می شودکه آثارخندقی در اطراف آن نمایان است. تعدادی سکه وسفال لعابداروقطعات آجر شبیه به دوره اشکانی هم در محل پیداشده است.همچنین درآنجا بقایای دیوار هائی یافت شده که مصالح آنها مخصوص دوره ساسانی است.
موضوعات مرتبط: ابنیه تاریخی برازجان
برچسبها: تُل خَندَق , آثار تاریخی شهرستان دشتستان , دشتستان بزرگ , به شهر برازجان خوش آمدید











